استاد پيشكسوت و فرزانه دانشگاه علوم پزشكي تهران، داراي درجه پروفسوري در ژنتيك پزشكي از دانشگاه مونيخ آلمان است كه طي گفتوگويي با خبرنگار «آموزشي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به بيان تجارب و نظرات خود درباره وضعيت آموزش پزشكي و ... پرداخت و ذكر اين مباحث و مسائل را “امر به معروف و نهي از منكر ” ميداند و ميافزود: در صورتي كه گوشهاي از اين توصيهها و انتقادات راهگشاي ذرهاي از مشكلات مملكت باشد، گرد اين ثواب براي بنده مانند رفتن به حج است.
پروفسور فرهود در سال 1317 در تهران متولد شد. از 19 سالگي براي ادامه تحصيل به آلمان سفر كرد و طي دوران تحصيلي خود به ترتيب موفق به اخذ دكتراي پزشكي از دانشگاه ارلانگن آلمان در سال 1969، دكتري علوم طبيعي در ژنتيك انساني و انسانشناسي از دانشگاه مانيس آلمان، ليسانس روانشناسي از دانشگاه مانيس آلمان و پروفسوري در ژنتيك پزشكي از دانشگاه مونيخ آلمان در سال 1991 شد.
اين استاد ژنتيك دانشگاه تهران، در طول زندگي خود موفق به كسب موفقيتهاي چشمگيري شده است. او از تربيت حدود 20 هزار دانشجو، تاسيس گروه ژنتيك انساني دانشگاه علوم پزشكي تهران، تاسيس كلينيك ژنتيك تهران، عضويت در فرهنگستان علوم جهان سوم (ايتاليا)، كارشناس سازمان جهاني بهداشت در بيماريهاي ژنتيكي (ژنو)، عضو كميته اخلاق در ژنتيك انساني سازمان جهاني بهداشت، عضو كميته ملي اخلاق در علوم و بيوتكنولوژي كميسيون ملي يونسكو در ايران، مدير مسئول و سردبير مجله انگليسي زبان "بهداشت ايران"، عضو چندين انجمن علمي داخلي و خارجي، برنده جايزه علمي جشنواره خوارزمي و ابن سينا، كشف و گزارش گونه جديدي از ترانسفرين انسان و يك بيماري جديد ژنتيكي «مولتيپل سينوستوزيس اتوزمال بارز» در يك خانواده بزرگ ايراني، عضو گروه چهار نفري نگارندگان واژهنامه زيست شناسي، موسس انجمن تالاسمي ايران، انتشار بيش از 120 مقاله علمي - پژوهشي به زبان انگليسي و ارايه بيش از 230 مقاله در كنگرههاي خارجي به عنوان برخي از اين افتخارات ياد ميكند.
پروفسور فرهود در اين گفتوگو با ايسنا درباره وضعيت آموزش عالي در كشور به خصوص آموزش پزشكي كشور، مي گويد: از لحاظ كمي در آموزش پزشكي هيچ رابطهاي بين توليد و مصرف وجود ندارد و پذيرش دانشجوي پزشكي نيز بدون نيازسنجي صورت ميگيرد، به نحوي كه در حال حاضر تعداد پزشكان تربيت شده بسيار زياد و توزيع نيروي انساني متخصص نيز ناعادلانه و ناصحيح انجام ميشود.
موسس انجمن تالاسمي ايران ريشه و علت بسياري از مشكلات آموزش پزشكي را جدايي از وزارت علوم ميداند و با انتقاد نسبت به آن، ميگويد: بنده در آن زمان نيز به شدت مخالف اين تصميم بودم، چرا كه به اعتقاد بنده در صورت تربيت نيروي انساني مورد نياز هر وزارتخانه توسط وزارتخانه متبوع، دانشكدهها به مدارس عالي يا حرفهاي تبديل ميشوند. به عبارت ديگر با تربيت و آموزش نيروهاي متخصص هر وزارتخانه توسط خودش، توليد و مصرف بر عهده يك سازمان قرار گرفته و لذا كيفيت در آن معنايي پيدا نميكند.
وي ميافزايد: در سيستم وزارت بهداشت نيز همين روند و چرخه اجرا ميشود. بنابراين همين افرادي كه با كيفيت مطلوب تربيت نشدهاند، ادعاي تدريس در دانشگاههاي علوم پزشكي را داشته و در نهايت عهدهدار همين پست نيز ميشوند.
بنيانگذار و رييس كلينيك ژنتيك همچنين با بيان اينكه حتي پيشنهاددهندگان اين طرح نيز در حال حاضر به اشتباه خود اعتراف ميكنند، اظهار ميكند: با اين حال هنوز برخي مخالف برگشت آموزش پزشكي كشور به بدنه وزارت علوم و در اصل يكپارچگي آموزش عالي كشور هستند و فلسفه آنان نيز هزينه بر بودن اين طرح است، در حالي كه اگر فرد و يا سازماني نسبت به اشتباه خودآگاه ميشود بايد نسبت به توقف آن روند اشتباه و بازگشت به مسير اصلي و صحيح حركت كند، نه اينكه به بهانه هزينه بر بودن و يا متحمل شدن خسارات احتمالي به راه اشتباه خود ادامه دهد.
پروفسور فرهود در ادامه بر لزوم تربيت نيروي متخصص كشور توسط وزارت علوم، تاكيد مي كند و اعتقاد دارد كه كيفيت آموزش پزشكي كشور همچون ساير آموزشها، به هيچ عنوان كاربردي و متناسب با بازار كار نيست، بنابراين بهرهوري مناسب ندارد.
اين استاد دانشگاه علوم پزشكي تهران كه تاكنون حدود 20 هزار دانشجو را در رشته و مقازع مختلف هدايت و راهنمايي كرده است، از وضعيت نامناسب پژوهش در دانشگاهها به عنوان يك بحران جدي ياد ميكند و آن را ناشي از اولويت دادن به آموزش ميداند و ميگويد: اساتيد براي تامين معاش خود مجبور به تدريس 30 تا 40 ساعت در هفته هستند و فرصتي براي انجام پژوهش نمييابند.
عضو فرهنگستان علوم جهان سوم همچنين با انتقاد از سيستم پذيرش دانشجو در كشور، خاطر نشان ميكند: نوع سيستم كنكوري كشور صحيح نيست، چرا كه طي آن تنها داوطلباني پذيرفته ميشوند كه حفظيات خوبي دارند و در سيستم فعلي پذيرش دانشجو، نوآوري و خلاقيت در فرد جستجو نشده و سنجيده نميشود.
بنيانگذار و مدير گروه ژنتيك انساني دانشگاه علوم پزشكي تهران درخصوص جذب نيروي انساني متخصص در كشور، ميگويد: در ايران زمان مورد نياز براي گذراندن مراحل گزينش و استخدام در سيستمهاي دولتي به خصوص براي افراد تحصيلكرده در خارج از كشور، به طور متوسط يك سال است كه اين امر ميتواند به دلزده شدن افراد متخصص و بازگشت به كشورهاي خارجي منجر شود.
وي با بيان اينكه شاخصها و معيارهاي گزينشي موجود در كشور صحيح و مناسب نيست، ميافزايد: تعهد هر فرد براي استخدام بايد تعهد خدمت به همان سيستم متبوعه باشد نه تعهدي ديگر. بنابراين كار افراد شاغل در دانشگاهها، اعتلا و صيانت دانش و دانشگاه است نه كار ديگر. اين در حاليست كه معيارهاي نامرتبط و گزينشهاي نادرست در استخدام افراد در بخشهاي مختلف دانشگاهي دخيل بوده و در نهايت بعضا افراد كمصلاحيت، عهده دار اين مسئوليتها ميشوند.
دكتر فرهود در ادامه از سيستم بسيار نادرست و ناموزون گزينشهاي دانشگاهي به عنوان يكي از علل موثر در فرار مغزها و نخبگان ياد ميكند و اظهار ميكند: با وضعيت موجود، نخبگان روز به روز ناراضيتر شده و نه تنها خود از كشور خارج ميشوند بلكه ديگران را نيز براي خروج از كشور و عدم بازگشت به كشور ترغيب و تشويق ميكنند.
به اعتقاد عضو كميته ملي اخلاق در علوم و بيوتكنولوژي كميسيون ملي يونسكو در ايران، ايران به يك پايگاه و كارخانه تربيت نيروي انساني مجاني براي كشورهاي رشد كرده تبديل شده است.
وي با بيان اينكه نسلهاي آينده در سطح گسترده از اين معضل و بحران متضرر ميشوند، هشدار ميدهد كه در شرايط كنوني عقب افتادن از جوامع پيشرفته جبرانشدني نيست، چرا كه عقبافتادگي فزاينده است و هر سال كه بگذرد وضعيت ما دشوارتر و جبران آن ناممكنتر ميشود.
اين عضو فرهنگستان علوم جهان سوم با بيان اينكه چين طي چند دهه گذشته از يك كشور بسيار فلكزده و بدبخت به يك رقيب سرسخت براي اروپا و آمريكا تبديل شده است، ميگويد: به وضوح گفته ميشود كه چين و هند از كشورهاي جهان سوم خارج شده است، بنابراين بايد بررسي شود كه اين كشورها با تكيه بر چه برنامهاي رشد و توسعه پيدا كردهاند.
دكتر فرهود در بخش ديگري از سخنان خود با بيان اينكه هرمهاي نيروي انساني و كادر آموزشي در دانشگاه علوم پزشكي تهران در حال درهم ريزي و فروپاشي است، عنوان ميكند: در حال حاضر در دانشگاهها، از بازنشستگي به عنوان پاكسازي استفاده ميشود؛ به عبارت ديگر اساتيدي كه به هر نحوي، برنامهها و اولويتهاي مسئولين دانشگاهي را قبول ندارند دقيقا بعد از 30 سال خدمت بازنشسته ميشوند در حالي كه اساتيد بازنشسته بسيار باتجربه و متخصص هستند و بايد از تجربه آنان به نحو احسن استفاده ميشود.
اين استاد پيشكسوت دانشگاه علوم پزشكي تهران با بيان اينكه دانشگاه علوم پزشكي تهران و به كلي دانشگاههاي بزرگ بزودي از نظر نيروي انساني جزو فقيرترين دانشگاهها خواهند شد، به مسئولان آموزشي و دانشگاهي كشور هشدار ميدهد كه دانشگاههاي علوم پزشكي بزرگ به دليل رشد روزافزون دانشگاههاي كوچكتر از نظر استخدام اعضاي هيات علمي و امتيازات موجود در آن دانشگاهها، بزودي از نظر حضور و وجود نيروي انساني با كمبود روبرو ميشوند، چرا كه برنامهريزي و سياستگذاري به گونهايست كه ديگر ضرورتي براي استخدام عضو هيات علمي در دانشگاههاي بزرگ علوم پزشكي احساس نميشود. اين در حاليست كه اساتيد با تجربه و مجرب در حال بازنشسته شدن و يا خروج از كشور هستند و سيستم جايگزيني نيز بسيار با كندي انجام ميشود.
دكتر فرهود در ادامه با انتقاد از وضعيت و شاخصهاي تعلق گرفتن بورس به اعضاي هيات علمي دانشگاهها، خاطر نشان ميكند: شرايط و وضعيت فعلي باعث شده عليرغم آنكه ساليانه هزينهاي معادل 80 تا 150 ميليون تومان براي بورسيهها صرف ميشود، تنها كمتر از 20 درصد آنان به كشور باز گردند.
به اعتقاد وي ، همچنين يكي از نواقص نحوه اجراي طرح بورسيه در كشور، عدم برنامهريزي براي بهرهوري مناسب از اين طرح است. به عبارت ديگر برنامهريزي و نيازسنجي مطلوبي براي انجام پژوهشهاي مورد نياز، اولويتها و كمبودهاي جامعه توسط افراد بورس انجام نميشود. لذا پژوهشهاي اين افراد از طريق اولويتها، نيازها و علايق آن كشور خارجي تدوين و اجرا ميشود.
بنيانگذار كلينيك ژنتيك تهران با انتقاد از وضعيت تعرفههاي موجود در سيستم پزشكي كشور، خاطرنشان ميكند: تعرفههاي سيستم پزشكي كشور تا حدي نامعقول است، برخي از پزشكان، خارج از تعرفه پول ميگيرند كه شايد حق دارند زيرا افزايش نرخ ويزيت پزشكان متناسب با رشد تراكم نيست و پزشكان روز به روز فقيرتر ميشوند و مجبور به جبران اين فقر از طريق فعاليتهاي غير معمول و نامتعارف در حرفه پزشكي هستند.
پروفسور فرهود در خصوص ارائه خدمات پزشكي در كشور، تصريح كرد: سيستم پزشك خانواده، سيستم مناسب و متناسبي است كه سالهاست در كشورهاي اروپايي اجرا ميشود و تاثيرات مثبتي دارد.
دكتر فرهود در خاتمه باز از هم از روند مهاجرت نخبگان ابراز نگراني ميكند و با اشاره به كمتوجهي نسبت به حل مشكلات محققان، ميگويد: كم كم ديگر افرادي را كه از كشور ميروند سرزنش نميكنم زيرا نتوان مرد به زاري كه من اينجا زادم.